[pro_ad_display_adzone id=5]
مافین پنير و گردو براى جشن موشوندی
Lyla Owfi
December 9, 2013
روزهاى خاکستری زمان جنگ هیچوقت از خاطره ما پاک نمیشه
شرایط خوب نبود ؛ سالهای ۶۰ رو میگم ؛ همه جا بوی جنگ میداد . خبرها خوب نبودن . دراون اوضاع، بودن بچه ها بیشتر آدم رو به وحشت میانداخت
. این حس من رو تمام مادرايى که بچه دهه شصتی دارند درک میکنند
اونروزا به هر دری میزدیم که محیط رو با تمام ناامنی و زشتیش ؛ در کنار موزیک متن آٓژیر قرمز و سفیدش برای بچه ها امن کنیم كه آب تو دلشون
تكون نخوره. يكى از تنها زمانهايی که بچه ها توى اون دوران خوشحال بودند زمان پخش کارتون های تلویزیون بود که من در اون زمان پا به پای بچه
هام از دیدنشون لذت میبردم از دیدن خونه مادر بزرگه، سریال «در خانه » و عزیز خانم لبخند ميزدم. از ديدن باز مدرسه ام دير شد دچار هيجان ميشدم
و با دیدن علی کوچولو اون مرد کوچک دلم میلرزید. يكى از محبوبترين كارتونها توى خونه ما مدرسه موشها بود. هم براى بچه ها و البته براى من. خندیدن به کپل و دیدن ادا و اصول های نارنجی یا شنیدن صدای آقای معلمی که خودش هم از شنیدن اسم گربه غش ميكرد دلم رو شاد میکرد ودر نهایت با دیدن خنده بچه هام منم دلم آروم میگرفت
ميگن تو شرایط سخت زندگی همیشه کسانی که دور و برت موندن یا سعی كردن يه جورى شرايط رو برات راحتتر كنن براى همیشه تو ذهنت میمونن
مدرسه موشها ؛ خانم برومند ؛ صدای حمید جبلی اینها همه همون حس رو به من میدن
سالها از اون برنامه ها و اون خوشیهاى بچه ها که هیچ شباهتی به شادیهاى بچه های این دهه نداره میگذره خیلی از اون بچه ها دیگه خودشون مادر و پدر شدند اما بازم بادیدن کارتونها ی اون موقع لبشون به خنده باز میشه
چند وقت پیش ایمیلی بدستم رسید از یک دوست که کاملا از احساس من نسبت به كارتونها و مخصوصاً شهر موشها با خبر بود اون ایمیل خبر خوبى بهم داد:
شهر موشهای دو؛ داره ساخته میشه
يه لینک هم در اون ايميل بود كه منو براى اولين بار با « موشنا » خبر گزارى رسمى شهر موشها آشناكرد. بله درست شنيدى شهر موشها طى اين سالها
كلى عوض شده و پيشرفت كرده. موشها هم مثل بچه هايى كه ٣٠ سال پيش محو تماشاى شهر موشها پاى تلويزيون ميخكوب ميشدن بزرگ شدن. اين
روزها شهر موشها نه تنها خبرگزارى رسمى داره بلكه شهروند هم ميپذيره
توى اون ايميل لينكى بود كه بر اساس نوشته هاى توى ايميل از طريق اون میتونستم تقاضاى عضويت كنم و « موشوند » بشم تو پوست خودم نميگنجيدم
به محض ورود به موشنا چشمم به این جمله افتاد
آیا میدانید حقوق موشوندی از حقوق شهروندی بامزهتر و خوشمزهتر است؟
من چنان هیجان زده شده بودم که بلافاصله فرم رو پر کردم و فرستادم بعد از چند وقت هم ایمیلى برام اومد که
لیلا عوفی جان
سلام
:یک خبر خوب
از هماکنون شما یک موشوند خوشبخت هستید
منتظر خبرهای خوب بعدی باشید
خبرگزاری موشنا
این ایمیل رو با خوشی به تمام اهل خونه نشون دادم و کلی خندیدیديم
گذشت تا چند وقت پیش بدنبال قرار دیداری که با پوریا عالمی داشتم به دفتر خانم منیژه حکمت رفتم . درمیان صحبتها چشمم به برچسب موشنا که به لپ
تاپ روی میز بود افتاد و هیجان زده و با افتخار خاصى گفتم كه منم یک موشوند هستم خودم هم از حالتم خنده ام گرفت . بعد برای پوریا و خواهر نازنینش
توضیح دادم که من کودک درونم همچنان بچگی میکنه و خوشه ؛ منم با خوشی اون خوشم
پوریا خانم حکمت رو صدا کرد و بهشون گفت که منم یک موشوندمو به من گفت که خانم حکمت تهیه کننده شهر موشهاى ٢ هستند خیلی برام جالب
بود و کلی هم هیجان زده شدم
بعد از توضیحات و تعریفهای خانم حکمت نازنین و پوریای عزیز فهمیدم که چه پروژه عظیمی در دست ساخته پروژه ای که بیشک با بودن اين عزيزان
و حضور خانم برومند نتیجه ای بیاد ماندنی خواهد داشت
خیلی خوشحال شدم از اينكه تصمییم گرفتن خاطره ذهن تمام بچه های دهه شصت و مادرها و پدراشون رو زنده کنند
بیصبرانه در انتظار این فیلم هستم و مطمئن هستم که دوباره خانم برومند چنان خاطره ای برای ما
میسازن که بچه های ما و بچه های اونا هم سالها در موردش حرف بزنند
این هفته
به مناسبت موشوند شدنم و به یاد کپل که همیشه میگفت گ مثل گردو ؛یک مافین گردو و پنیر درست کردم که مناسب بچه و بزرگه و نه تنها دهه
شصتی ها بلکه همه دهه ها دوستش دارن
این مافین رو تقدیم میکنم به تمام موشوند ها
موادی که برای« مافین موشوندی » لازم داری
عشق بمقدار کافی
کره بدون نمک آب شده ۷۵ گرم
شیر یک فنجون و نیم
پنیر رنده چدار یا مازارلا رنده شده ۲۰۰ گرم
آرد سفید دو فنجون
گردو خرد شده ۱۰۰ گرم
نمک و فلفل هر چقدر صلاح میدونی
بیکینگ پودر دو قاشق چایخوری
تخم مرغ زده شده یکی بزرگش
فر رو روی درجه ۳۵۰ فارنهایت روشن کن و بهش فرصت بده تا گرم بشه
شما یک کاسه بزرگ و البته زیبا رو بیار و آرد ؛ بیکینگ پودر ؛ نمک ؛ فلفل ؛ گردو و پنیر رو بریز توش و حسابی با چنگال مخلوطشون کن
وقتی که خوب مخلوط شدن محبت کن کره آب شده رو بریز روشون کمی که هم زدی تخم مرغ رو به این جمع دوست داشتنی اضافه کن . در آخر هم شیر
رو بریز و حسابی همش بزن
قالبهای مافین رو که قبلا چرب کردی بیار و مایه رو در قالبها بریز و با شادی رونه فرشون کن . بعد از ۳۰ دقیقه که مافین ها طلایی شدند از فر درشون بیار
در یک ظرف زیبا بذارشون و در کنار اونی که دوست داری و بیاد تمام کسانی که دنیای بچه ها رو رنگی تر و شاد تر میکنند نوش جان کن
Related
TAGS » muffin,
آسون,
اینترنتی,
حکمت,
سفره,
کپل,
مافین,
مدرسه,
منیژه,
موشنا,
موشها,
موشوند
About the author: Lyla Owfi View all posts by Lyla Owfi
خيلي خوب بود من هن از طرفداران مدرسه موش ها هستم هم طرفدار اين مافين خوشمزه
نوش جان فاطی عزیز
شاد باشی
منم مافین دوست دارم حالا گیریم شکلاتی که فرقی هم نداره با گردویی و عاشق کپلم که برای اجرای عدالت نصف کلوچه ها رو گاز میزد
تکین جان شما و بچه ها هم باید موشوند شوید
مخصوصا دوست من که باید زودتر از همه موشوند بشه
شاد باشی عزیزم
مرسی لبلای عزیزم من مافین خیلی دوست دارم حتما درستش میکنم بووووووس
سلام با یاد آوری زمان جنگ من را یاد عزیزی انداختی که هرگز از یادم نمیرود که در ان جنگ فرسایشی شهید شده و هنوز من دارم زجر نبودنش را میکشم….ولی باز هم مرسی درست میکنم
نوش جان ملیحه نازنین
شاد باشی
بهناز جان متاسفم که باعث یاد آوری خاطرات تلخ برای تو عزیز شدم
سلام لیلا جون
اول بگم مرسی از لینک منم موشوند شدم 🙂
مافین هم عالیه
به به تستر عزیز
خیلی خوبه که موشوند شدی
مافین هم نوش جان
به به موشنوند عزیز.
لیلا جون خیلی جالب بود. خانواده ما هم به موشوندها پیوست.
مافین ها هم خیلی چشمک می زنه.
ممنونم عزیزم
منتظرت هستم.
به به نگین جان پس باید حتما باید مافین رو برای اهل خونه درست کنی
نوش جان
شاد باشی
سلام لیلا جان
کلی کیف کردم از خوندن متن زیباتون منم عاشق شهر موشها هستم تمام صحنه های دوران جنگ برام تداعی شد. تعطیلی مدارس و شهرموشها که زنگ تفریح درس خوندنهای توی خونه بود
پابه پای شما هیجانی شدم و الان منم یه موشموند خوشبختم
ممنون بابت این اطلاع رسانی و البته این مافین های خوشمزه موشوندی
لاله جان خوشحالم که این پست رو دوست داشتی
و از بیشتر خوشحالم که شما هم موشوند هستی
شاد باشی