pannacotta »
آفتابه مِسی و پاناکوتای راه دور
میگفت : زمین رو یک کم بیشتر از اندازه ریشه گلت گود کن ؛ گلدون گل رو بر دار و با بیلچه یک تقه بزن کنارش ؛ اینکار مثل اینه که داری ازش اجازه ورود به
Read More »من و پاناکوتای منتظر
یک روزایی بی حوصله ای؟ خب؛ بی حوصله باش یک روزایی دلت نمیخواد تختت رو جمع کنی؟ خب؛ جمع نکن یک روزایی قرار کاری داری راه دستت نیست بری؟ خب؛ زنگ بزن
Read More »